مثلث درآمدزایی مهارت چیست و چه عواملی بر آن موثرند؟

برای رسیدن به درآمدهای بسیار زیاد راه های متنوعی وجود دارد. اما اصلی تریت آن برای رسیدن به این موضوع سه راس یک مثلث است که مثلث درآمد زایی مهارت نام دارد. در ادامه تک تک راس های این مثلث را باهم بررسی می کنیم...

سرمایه‌ی اصلی هر انسانی توانایی‌ها و مهارت‌های اوست، اما این سرمایه‌‌های درونی خودبه‌خود به درآمد و پول تبدیل نمی‌شوند. ممکن است شما به‌رغم داشتن مهارت‌های ارزشمند تاکنون نتوانسته باشید آنها را به درآمد و ثروت تبدیل کنید. مهارت فقط یکی از عوامل کسب درآمد است و به‌تنهایی برای موفقیت مالی کافی نیست. در این مقاله به بررسی عوامل مؤثر در میزان درآمدزایی مهارت‌های شما (مثلث درآمدزایی مهارت) می‌پردازیم. آگاهی از این عوامل و به‌کار گرفتن آنها می‌تواند جهشی در درآمد شما ایجاد کند.

قاعده‌ی مثلث درآمدزایی مهارت چیست؟

مثلث درآمدزایی مهارت شامل سه عاملی است که تعیین‌کننده‌ی میزان درآمد شما از طریق به‌کار بردن مهارت‌هایتان است. در یک بازار آزاد، میزان درآمد شما با این سه عامل نسبت مستقیم دارد. هر عامل یکی از اضلاع این مثلث را تشکیل می‌دهد که عبارتند از:

  • ضلع اول: سطح مهارت‌های شما؛
  • ضلع دوم: میزان تقاضا برای مهارت‌های شما؛
  • ضلع سوم: دشواری جایگزین کردن افراد دیگر.

بنابراین هرقدر که سطح مهارت‌ شما بالاتر، نیاز به آن بیشتر و جایگزینی دیگران دشوارتر باشد، درآمدتان بیشتر خواهد بود و برعکس.ممکن است شما در کار خود مهارت زیادی داشته باشید اما اگر بتوان به‌راحتی فرد دیگری را به‌جای شما به‌کار گرفت، درآمد شما سقف پایینی خواهد داشت. علت درآمد بسیار بالای برخی افراد، دشواری جایگزین کردن آنهاست. یک سرایدار با یک جراح مغز از لحاظ مقام و منزلت انسانی (در یک جامعه سالم) هیچ تفاوتی ندارند و باهم برابرند، اما میزان درآمد آنها تفاوت چشم‌گیری دارد. درآمد آنها از قاعده‌ی مثلث درآمدزایی مهارت تبعیت می‌کند؛ یعنی دستمزد هریک با میزان مهارتش در انجام کار، نیاز مردم به آن کار و اینکه جایگزینی‌اش چقدر دشوار است نسبت مستقیم دارد. نظافت و نگهداری از ساختمان را می‌توان در مدت کوتاهی به هر فردی آموخت. جایگزین کردن او نیز بسیار آسان است. درصورتی‌که یک جراح مغز پس از سال‌ها صرف وقت، آموزش، تلاش و ممارست به آن جایگاه رسیده است و هر کسی نمی‌تواند کار او را انجام بدهد، بنابراین جایگزینی او کار راحتی نیست. پس جای تعجب نیست که درآمد جراح در یک ساعت با درآمد سرایدار در یک سال برابر باشد. این قاعده در مورد تمام مشاغل دیگر نیز صادق است. صرف‌ نظر از شخصیت افراد، درآمد هر فرد در یک شرکت یا مؤسسه دقیقا با نیاز آنها به خدماتش، قابلیت‌هایش در انجام وظایف و دشوار بودن جایگزینی او متناسب است. اما هریک از این عوامل را چطور می‌توان برای دستیابی به حداکثر درآمدزایی کنترل کرد.

ضلع اول- عامل مهارت: توسعه‌ی مهارت، خلاقیت و ایجاد تفاوت

در میان سه عامل مذکور، مهارت بیش از عوامل دیگر قابل کنترل است. میزان مهارت شما از عواملی چون استعداد، علاقه و پشتکارتان ناشی می‌شود. اگر در کاری که انجام می‌دهید استعداد ذاتی داشته باشید، آن را به‌آسانی و در سطح بالایی یاد خواهید گرفت. اگر علاقه با استعداد همسو باشد، یادگیری شما با راحتی و لذت بیشتری همراه خواهد بود، اما این دو عامل به‌تنهایی کافی نیست و پشتکار، تلاش و ممارست شما بسیار تعیین‌کننده است. علاقه معمولا نشانه‌ی وجود استعداد است مگر اینکه کاذب و گذرا باشد. بنابراین معقول‌تر است کاری را که دوست داریم، انجام بدهیم. بیشتر افرادِ با درآمدِ بالا کسانی هستند که چون به کار خود عشق می‌ورزند وقت، تمرکز و تلاش زیادی را صرف آن می‌کنند و به مهارت بالایی دست می‌یابند. بنابراین یا کاری را که دوست دارید، انجام بدهید یا کاری را که انجام می‌دهید، دوست داشته باشید و در هر صورت کار خود را با تمرکز و پشتکار انجام بدهید. به‌رغم میزان استعداد، همیشه می‌توان مهارت‌ها را تقویت کرد. با خودآموزی و مطالعه، شرکت در دوره‌ها و کارگاه‌های آموزشی و تمرین مداوم می‌توان مهارت خود را توسعه داد.

«یادگیری مستمر کلید موفقیت در قرن بیست‌ویکم است. یادگیری مادام‌العمر شرط موفقیت در هر رشته‌ای است. همین امروز تصمیم بگیرید که دانشجوی حرفه‌ی خود بشوید و برای بقیه عمر به آموختن و بهتر شدن ادامه دهید.» برایان تریسی

اهمیت عالی بودن در کار

در بازار کار، پرداخت عالی در قبال عملکرد عالی انجام می‌شود. هدف شما باید این باشد که با یادگیری تمام جزئیات و فوت‌وفن‌های شغل خود به متخصص طراز اول آن حرفه تبدیل شوید.

«کیفیت زندگی شما صرف نظر از اینکه در چه حوزه‌ای کار می‌کنید، به این بستگی دارد که تا چه حد خود را متعهد می‌دانید که در کارتان بهترین باشید.» وینس لومباردی

متعهد بودن به انجام کار به بهترین شکل ممکن دیر یا زود شما را به درآمد و جایگاهی که شایستگی‌اش را دارید، خواهد رساند. زندگی شما فقط هنگامی بهتر می‌شود که شما بهتر شوید و چون محدودیتی برای بهتر شدن وجود ندارد، مرزی نیز برای بهتر کردن زندگی‌تان قابل تصور نیست. پس عزم شما برای قرار گرفتن در میان افراد سرآمد شغل خود می‌تواند نقطه‌ی عطف و کلید موفقیت‌های مالی شما باشد. از خود بپرسید چه مهارتی است که اگر آن را بیاموزم و به نحو احسن انجام بدهم، بیشترین تأثیر مثبت را در کار و زندگی‌ام خواهد داشت؟ سپس به‌طور مستمر برای بهتر شدن در آن تلاش کنید. به زودی شاهد پیشرفتی که این مهارت در افزایش دستمزد و وضعیت مالی شما ایجاد می‌کند، خواهید بود و نیز احساس بهتری نسبت به خودتان و کاری که انجام می‌دهید خواهید داشت. از طرف دیگر همیشه سعی کنید کار و خدمتی بیش از دستمزد خود انجام بدهید.

«اگر بیش از آنچه به شما پرداخت می‌شود کار کنید در نهایت بیش از آنچه کار می‌کنید به شما پرداخت خواهد شد.» ناشناس

خلاقیت و ایجاد تفاوت

در هر کاری می‌توان تفاوت و مزیت ایجاد کرد؛ لازمه‌ی این کار ابتکار و خلاقیت است. همه‌ی ما از خلاقیت ذاتی و طبیعی برخورداریم؛ پس قدرت خلاقه‌ی خود را برای متمایز کردن مهارت، شغل و خدمات خود به‌کار بگیرید. سرعت عمل در زندگی امروز امتیاز مهمی محسوب می‌شود؛ بنابراین کسی که بتواند در مدت زمان کمتری به تقاضاها پاسخ بدهد، مشتری و درآمد بیشتری خواهد داشت. می‌توان در ظاهر، سرعت، کیفیت، کمیت و سایر عوامل خلاقیت و نوآوری به خرج داد و تفاوت، مزیت و ارزش بیشتری ایجاد کرد. همیشه باید به دنبال ارائه‌ی ارزش و خدمت بیشتر و بهتر باشید. در این‌صورت درآمد و ثروتِ بیشتر خودبه‌خود به سراغ‌تان خواهد آمد.

«وقتی مستقیما به دنبال ثروت بروید، هرگز به آن نخواهید رسید. ثروت فقط به‌عنوان نتیجه‌ی فرعیِ ارائه‌ی ارزش مفید به‌دست می‌آید.» هنری فورد

ضلع دوم- عامل تقاضا: جامعه‌ی هدف بازار، ایجاد تقاضا

«فقط یک رئیس وجود دارد و او همان مشتری است. او با صرف پولش در جای دیگر می‌تواند تمام افراد، از مدیر تا زیردستان او را اخراج کند.» سام والتوم

موفقیت شما در کار به این بستگی دارد که چگونه با مشتریان برخورد و به آنها خدمت می‌کنید و تا چه حد رضایت آنها را جلب می‌کنید. هرچه رضایت مشتری از شما بیشتر باشد، شما را به افراد بیشتری توصیه خواهند کرد. با این حال خودتان نیز باید جامعه‌ی هدف و مشتریان بالقوه‌ی خود را بشناسید. شاید در نگاه اول، میزان تقاضای بازار برای مهارت (شغل، محصول و خدمات) ما عامل غیرقابل کنترلی به‌نظر برسد اما تا حدودی می‌توان آن را کنترل یا شرایط خود را با تقاضای بازار سازگار کرد. اگر شما بازاریاب یخچال باشید در قطب شمال موفقیت چندانی نخواهید داشت اما در نواحی استوایی وضعیت کاملا متفاوت خواهد بود. پس اگر در اطراف‌تان تقاضا وجود ندارد به جایی بروید که تقاضا بالاست. با وجود فناوری‌های جدید و اینترنت، ارائه‌ی خدمات و محصولات در تمام جهان ممکن است.

مسئله‌ی دیگر خلق نیاز و ایجاد تقاضای جدید است. بسیاری از محصولات موجود در بازار هیچ نیاز ضروری‌ای را برآورده نمی‌کنند و نیاز افراد به آنها در اثر تبلیغات ایجاد شده‌ است. پس حتی می‌توانید نیاز جدیدی را خلق و پس از به‌وجود آمدن تقاضا آن را برآورده کنید. مردم حاضرند برای هر چیزی که به آنها احساس خوب و مهم بودن بدهد پول پرداخت کنند. ببینید چطور می‌توانید چنین احساسی را در آنها به‌وجود بیاورید.

«فرض کنید تمام افراد متنی بر گردن آویخته‌اند که روی آن نوشته شده «کاری کن که احساس کنم مهم هستم»؛ با این روش نه‌تنها در تجارت و فروش بلکه در زندگی نیز موفق خواهید شد.» مِری کِی اَش

ضلع سوم- عامل دشواری جایگزینی

سهولت و دشواری کسب مهارت‌ها با هم متفاوت است. همان‌طور که مثال زدیم هر فردی در مدت کوتاهی می‌تواند سرایداری را یاد بگیرد اما در مورد برخی مهارت‌ها و مشاغل باید استعدادهای خاص داشت و سال‌ها وقت، هزینه و انرژی صرف کرد. برای نوجوانانی که می‌خواهند در مورد رشته‌ی تحصیلی و شغل آینده‌ی خود تصمیم بگیرند عامل جایگزینی بسیار مهم و در تمام طول زندگی بزرگ‌سالی آنها تعیین‌کننده است. تغییر شغل در سنین بالاتر با ریسک بیشتری همراه است اما تعداد کسانی که با تغییر شغل در سنین میان‌سالی به درآمد بیشتر دست یافته‌اند نیز کم نیست.

خلاقیت و مزیت، جایگزینی شما را دشوارتر می‌سازد؛ پس برای کسب درآمد بیشتر نیازی نیست مهارت و شغل خود را تغییر بدهید بلکه فقط کافی است نوآوری و ابتکار به خرج دهید و خود را از رقبا متمایز کنید.

حالت بهینه‌ی مثلث درآمدزایی

اگر از درآمد و دستمزد خود رضایت ندارید اولین کاری که باید انجام بدهید این است که تعیین کنید چه میزان درآمد برای شما کفایت می‌کند. باید سبک زندگی خود را مشخص و هزینه‌های آن را محاسبه کنید. «هرچه بیشتر، بهتر» نگرش مناسبی نیست. باید مشخص کنید که می‌خواهید چقدر از وقت و انرژی خود را صرف کسب درآمد کنید. وقتی که مبلغ درآمد موردنظرتان را مشخص کردید، باید ببینید که چه نوع تغییری در اضلاع مثلث درآمدزایی، راحت‌تر و سریع‌تر شما را به درآمد دلخواه‌تان می‌رساند و سپس آنها را اعمال کنید.

«پاداش شما در زندگی، چه ملموس چه ناملموس، به ارزش خدمات شما به دیگران بستگی دارد. درآمد شما به نوع کارتان، کیفیت انجام آن و هزینه‌ی جایگزین کردن شما بستگی دارد. درآمدتان زمانی تضمین می‌شود که کار مهمی انجام بدهید، کاری که در بازار برایش تقاضا وجود دارد و واگذاری آن به دیگران سخت است.» برایان تریسی

منابع: